- نظریه پرداز
تئوریسین، فرضیه پرداز، فرضیه ساز
متضاد: عملگر
متضاد: عملگر
معنی نظریه پرداز - جستجوی لغت در جدول جو
- نظریه پرداز
المنظر
- نظریه پرداز
Theoretician, Theorist
- نظریه پرداز
théoricien
- نظریه پرداز
teórico
- نظریه پرداز
theoreticus
- نظریه پرداز
teoretyk
- نظریه پرداز
теоретик
- نظریه پرداز
теоретик
- نظریه پرداز
Theoretiker
- نظریه پرداز
teorico
- نظریه پرداز
نظریہ پرداز
- نظریه پرداز
นักทฤษฎี
- نظریه پرداز
תֵיאוֹרֵטִיקָן
- نظریه پرداز
teórico
- نظریه پرداز
理论家
- نظریه پرداز
mtaalamu wa nadharia
- نظریه پرداز
이론가
- نظریه پرداز
teorisyen
- نظریه پرداز
teoretikus
- نظریه پرداز
তত্ত্ববিদ
- نظریه پرداز
सैद्धांतिक
- نظریه پرداز
理論家
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(خوَرْ / خُرْ)
لغت نامه دهخدا
مبکی و گریه آور. (ناظم الاطباء) ، گریه کننده. گریان:
بران گریه پرداز رشک است رشک
که اشک رخش پاک گردد به اشک.
ظهوری (از آنندراج)
بران گریه پرداز رشک است رشک
که اشک رخش پاک گردد به اشک.
ظهوری (از آنندراج)
نظریّه پرداز